زیبا ترین .....

زیبا ترین جمله ها عکس نوشته متن ها در باره خدا. عاشقانه فلسفی حکمتی ......

زیبا ترین .....

زیبا ترین جمله ها عکس نوشته متن ها در باره خدا. عاشقانه فلسفی حکمتی ......

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۰۰ ب.ظ

متن و جمله خدایی.......


خدا فقط خودت نگاهم کن..

معلم برای سفید بودن برگ نقاشی ام تنبیهم کرد..اما من خدایی را کشیدم که میگفت دیدنی نیست!

خدایا...

گاهی حجم دنیای درونم از وجودت تهی میشود..

آن وقت من میمانم و تنهایی و ترسهایم..

درها دیوار و امیدهایم یک آرزوی دور از دسترس..

تنها نور توست که دلم را آرام نگاه میدارد..

پس نورت را هر روز بر دلم بتابان..

آمین

 




ارامش را در همه جا جستجو کردم..

غافل از این که آرامش از رگ گردن به من نزدیک تر بود...

                                          *****

خدایا!

بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم..

بابت هر صبحی که بی سلام به تو اغاز کردم..

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم..

بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم..

بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم..

مرا ببخش..







معبودم

متبرکم گردان به نامت

متبلورم گردان به عبادتت

متذکرم گردان به ذکرت

مرحمتم گردان به رحمتت

 




دلم گرفته خدایا تو دل گشایی کن

من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن

به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای

دل گرفته ما بین و دلگشایی کن



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۰۰
H.M
يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۵۴ ب.ظ

خدا

خداوند ای کسی که مرا می بینی

منم بنده گناهکارت در را باز کن

آری...آمده ام تا بگویم محتاجم...

محتاج نگاه زیبایت... از من چشم بر ندار.

    (( یا مَن یَری ))

 

 

خجالت نکش تو هم زنگ رو بزن صاحبخانه مهمان نوازه.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۵۴
H.M
يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۹ ب.ظ

خدا و گنجشک......من خدا را دارم...

خدا و گنجشک

 

گنجشک کنج آشیانه اش نشسته بود.

خدا گفت: چیزی بگو !

گنجشک گفت: خسته ام.

خدا گفت: از چه ؟

گنجشک گفت: تنهایی، بی همدمی. کسی تا به خاطرش بپری، بخوانی، او را داشته باشی.

خدا گفت: مگر مرا نداری ؟

گنجشک گفت: گاهی چنان دور می شوی که بال های کوچکم به تو نمی رسند .

خدا گفت: آیا هرگز به ملکوتم نیامدی ؟


گنجشک سکوت کرد. بغض  به دیواره های نازک گلویش فشار آورده بود.

خدا گفت: آیا همیشه در قلبت نبوده ام ؟! چنان از غیر پُرش کردی که جایی برایم نمانده.

چنان کوچک که دیگر توان پذیرشم را نداری . هرگز تنهایت گذاشتم ؟

گنجشک سر به زیر انداخت . دانه های اشک ، چشم های کوچکش را پر کرده بود .

خدا گفت : اما در ملکوت من همیشه جایی برای تو هست ، بیا !

گنجشک سر بلند کرد . دشت های آن سو تا بی نهایت سبز بود.

گنجشک به سمت بی نهایت پر گشود!

                  

من خدا را دارم...

 

یک اتاق ، اندکی نور، سکوت

من خدایی دارم که همین نزدیکی است

در امتداد لحظه هایم

هر روز....!

در سایه هایی قرمز شناور می شوم

می خندم به عشق فنا شده ی زمینی مان

قاه قاه......

معنی اشک ، کبودی و درد را می دانم

بغض سنگین خاطره را از نزدیک لمس کرده ام

من در این تاریکی، دوراز همه ، خدا را می خوانم

خدا را که صدا می زنم ، همه ی ذره ها آرام می شوند

یک اتاق ،اندکی نور....

من خدا را دارم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۴۹
H.M
يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۵۷ ق.ظ

عکس نوشته های خدایا!!!!!!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۵۷
H.M